عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم .
همان یک لحظه ی اول ،
که اول ظلم را می دیدم از مخلوق بی وجدان
،
جهان را با همه زیبایی و زشتی ،
به
روی یکدگر ، ویرانه می کردم .
***
عجب صبری خدا دارد
اگر
من جای او بودم .
که در همسایه ی صد ها گرسنه ،
چند بزمی گرم
عیش و نوش می دیدم ،
نخستین نعره ی مستانه را خاموش آن دم ،
بر
لبِ ، پیمانه می کردم .
***
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم .
که می دیدم یکی عریان و لرزان ،
دیگری
پوشیده از صد جامه ی رنگین ،
زمین و آسمان را
واژگون ، مستانه می کردم .
***
عجب صبری خدا دارد
اگر من جای او بودم .
نه طاعت می پذیرفتم ،
نه گوش از بهر این بیداد گر ها تیز کرده ،
پاره پاره در کف زاهد نمایان ،
سبحه ی ، صد دانه می کردم . شعر فارسی (Persian Poetry)...
ما را در سایت شعر فارسی (Persian Poetry) دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : 1persianpoetry1e بازدید : 207 تاريخ : پنجشنبه 30 دی 1395 ساعت: 19:45